امیرمحمدامیرمحمد، تا این لحظه: 9 سال و 10 ماه و 27 روز سن داره

ماه پیشونی

کوچه خاطرات 6

پسرک نازم چهار دست و پا میره ولی نه کامل فعلا سینه خیز رفتن رو یاد گرفته ، البته فعلا دنده عقب میره.(5 ماه و15 روزگی):   تو این ماه ما جابجایی خونه داشتیم و چند روزی رو مهمون خونه مامانی بودیم. این جابجایی ها باعث شد که امیر محمد سرما بخوره .کوچولوی نازم حسابی تب داشت وسرفه می کرد. دکتر کلی دارو براش تجویز کرد .پسری 10 روز از داروها مصرف کرد تا خوب شد. امیر محمد اولین غذای کمکیش رو تو این ماه تجربه کرد. فرنی ، اولین غذایی که مامان درست کردو عزیز دل هم حسابی ازش استقبال کرد.حالا دیگه روزی یک وعده فرنی میل می کنه . سوپ هم دومین غذای کمکی. نوش جان عزیزم.   ...
12 آذر 1393

واکسن 6 ماهگی

کوچولوی نازم امروز  6 ماهه شدی و چهارمین دوره واکسن ها رو هم زدی. صبح زود حاضر شدیم و رفتیم مرکز بهداشت.حدود یکساعت طول کشید تا نوبت ما بشه و تو هم کلی کلافه شده بودی و هی جیغ میزدی و انگار دوست نداشتی تو اون محیط باشی. وقتی گذاشتمت رو تخت که واکسن بزنن، کلافه بودی و دوست داشتی که از اون محیط بیای بیرون و نق میزدی .اما از اونجایی که قلقلکی هستی شروع کردم به قلقک دادنت تا حواست پرت بشه . خانم دکتر هم اول دوتا قطره فلج اطفال به خوردت داد و بعد دو تا واکسن یکی به پای چپ و یکی هم به پای راستت تزریق کرد(واکسنهای مرحله سوم هپاتیت و کزاز). یه کم گریه کردی وبعد شیر خوردی و خوابیدی. رسیدیم خونه و من که می ترسیدم تب کنی قطره ...
12 آذر 1393
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به ماه پیشونی می باشد